«غلط ویرایش کنید، ولی یکدست ویرایش کنید.» این را دکتر یداله شکری چند سال پیش سر کلاس ویرایش صوری بهمان گفت. حرفی نبود که از همان وقت آویزۀ گوشم کنم و اتفاقاً تا چند بار خرابکاری به بار نیاوردم، اهمیت حرفش را نفهمیدم؛ اما از همان وقتی که شنیدم، تناقضی که در جمله وجود داشت کاری کرد که در خاطرم بماند.
بعد از همان چند خرابکاری و فهمیدن اهمیت حفظ یکدستی در متن، هرجا میدیدم یادآوری این نکته برای دوست یا همکاری لازم است، آن را میگفتم و بلافاصله تأکید میکردم که این حرف نه در توجیه غلطنویسی، که برای نشان دادن اهمیت رعایت یکدستی در متن است. شاید اولین مثالی که به ذهن برسد رعایت یکدستی در رسمالخط و املای کلمات باشد. مثال دیگرش یکدستی زبانِ نوشته است؛ مثل اینکه متنْ یکدست به فارسی شکسته باشد یا فارسی غیرشکسته، یا گفتوگوهای داستان همه شکسته باشند یا غیرشکسته.
چند وقت پیش دربارۀ همین موضوع با یکی از همکارانم صحبت میکردم و باز همان حرف استاد شکری و توضیح بعدش را گفتم. همکارم ـ که درواقع سرویراستار یکی از نشرهایی است که با آن همکاری میکنم ـ در تأیید حرف من مثل «کج بگو، ولی رج بگو» را آورد.
من برای حفظ این یکدستی در کارم چند فهرست درست میکنم. به این شکل که توی دفترم ستونهایی برای املای کلمات درست میکنم و حین ویرایش، کلماتی را که ثبت شدنشان لازم است، در ستون مناسب خودشان مینویسم. اینطور هم دفعات بعدی که در متن میبینمشان به فهرست رجوع میکنم، هم در نمونهخوانی نهایی. فکر میکنم این روش در نوشتن و ترجمه هم مفید است؛ البته اگر نگوییم ضروری.
2 دیدگاه روشن کج بنویس، ولی رج بنویس
جالبه که من سالهاست موقع سروسامون دادن به فایلای روی سیستم و هارد و اینام از همین ترفند استفاده میکنم! درسته ویراستار نیستم اما گویا یه ویراستار درون دارم!
منظورت از ترفند همین فهرست درست کردنه؟
قضیه مهمتر از ویراستار درونه به نظرم؛ شما نظمدهندۀ درون داری. 🙂