یک میلیون رز

چند روز پیش توی اینستاگرام با فاطمه دربارۀ علاقه‌مون به فیلم‌ها، موسیقی و فرهنگ کرۀ جنوبی حرف ‌زدیم. این بین، فاطمه گفت دربارۀ این علاقه‌مندی‌اش  که با دیگران صحبت می‌کنه، اغلب روی خوشی به این حرف‌ها نشون نمی‌دن. به این نتیجه رسیده که تعداد ایرانی‌هایی که به فرهنگ ملت‌های مختلف آسیای شرقی نگاه‌ نژادپرستانه‌ دارن، کم نیست احتمالاً.

گفتم وقتی زبان عربی رو برای دانشگاه انتخاب کردم، از این حرف‌ها زیاد شنیدم؛ اما شناختن فرهنگ‌های دیگه هنوز هم برام لذت‌بخشه، و به‌نظرم اگه بدون پیش‌داوری وارد این راه بشیم، لذتش بیشتر هم می‌شه.

بعداً حرفی منسوب به کیپلینگ یادم افتاد: چطور یکی ادعا می‌کنه انگلستان رو می‌شناسه، درحالی‌که فقط انگلستان رو می‌شناسه؟

و خب خیلی وقت‌ها که این دیدهای متعصبانه‌ رو می‌بینم، این سؤال توی سرم می‌چرخه که ما بیشتر از شناختن می‌ترسیم یا پذیرفتن اشتباه؟

چند ماه پیش سریال My mister رو ‌دیدم. آهنگ A million roses رو اولین بار توی همین فیلم شنیدم. قراره صادق باشم دیگه، پس این رو اعتراف می‌کنم که اول چنان دلم رو برد که نمی‌خواستم به هیچ‌کسی معرفی‌اش کنم؛ ولی بعد، انقدر بیشتر دوستش داشتم که دلم می‌خواست به همه پیشنهاد بدمش. اینه که گفتم لینک اسپاتیفایش رو اینجا هم بذارم. خواننده‌های زیادی این آهنگ رو خوندن؛ من اما همین نسخۀ Woorim-Ko رو بیشتر دوست دارم. ترجمۀ انگلیسی‌اش هم توی این سایت هست.

4 دیدگاه روشن یک میلیون رز

  • چه سوال تأمل‌برانگیزی
    ما از شناختن می‌ترسیم یا پذیرفتن اشتباه؟!
    دلم می‌خواد گفت‌وگوهای بیشتری داشته باشیم و البته من به‌خاطر رشته‌ام که مطالعات فرهنگی و رسانه‌ست خیلی دلم می‌خواد این موضوعات رو پیگیری کنم.

    اگه دلت خواست، می‌تونیم یه‌سری گفت‌وگوهای اسکایپی باهم داشته باشیم. دونفره، چندنفره با بچه‌های دیگه که نظر دارند در این زمینه. اتفاق جالبی می‌شه. 🙂

    • البته که خیلی جالب می‌شه. همین‌جا به‌صورتی کتبی اشتیاقم برای این گفت‌وگو رو ابراز و ثبت می‌کنم.
      فاطمه، دارم کتابی رو ویرایش می‌کنم که به فرهنگ‌سازی توی کسب‌وکار مربوطه. شاید موضوع خشکی به نظر برسه، اما نویسنده به‌شکل جذاب و دیوانه‌کننده‌ای این موضوع رو بررسی کرده. به رسم امانت نمی‌تونم اطلاعات کتاب رو لو بدم؛ اما امیدوارم خداوند انقدری بهم عمر و توان بده که به سرانجام برسونمش و خبر انتشارش رو بهت بدم. احتمالاً خوشت می‌آد. 🙂

  • شاید اصل کار جدای از این دو حالت‌ه و یه دلیل اصلی‌تر داره. اکثر ما ایرانی‌ها ارتباط مستقیم خاصی با مردم باقی کشورها نداریم. چه شرقی، چه غربی… چه کشورهای عربی، چه کشورهای امریکای جنوبی… بسیار بسیار آدم دوروبر خودم دیده‌م که تا حالا با یک غیرایرانی هم‌کلام نشده‌ن و شاید تا آخر عمرشون هم نشن. هم‌کلام‌شدن که هیچ، حتا خیلی‌ها هیچ‌وقت در جای‌گاهِ مخاطب یک فرد غیرایرانی (چیزی مثل دنبال‌کردن‌شون در فضای مجازی یا حتا خوندن کتاب‌های نویسنده‌های خارجی) هم نبوده‌ن. در چنین وضعیتی نمی‌شه از کلیت جامعه انتظار داشت که مشتاق شناخت فرهنگ‌های مختلف دنیا باشه. چون فکر می‌کنم این «اشتیاق» خودش به‌مقدار خوبی از همین ارتباط‌ها سرچشمه می‌گیره. مطمئنن اگه میانگینِ ارتباطات و مراوداتِ مختلف ما با غیرایرانی‌ها (در هر سطحی، چه مجازی، چه فیزیکی) زیادتر بشه، خودبه‌خود این «اشتیاق» به شناخت دیگری هم بیش‌تر می‌شه. احتمالن نه ترسِ عمیقی از شناختن هست، و نه ترسِ عمیقی از پذیرفتن اشتباه. فقط جرقه‌ای نبوده که این چراغ رو روشن کنه. وقتی هم چراغ روشن نباشه، ساده‌ترین کارِ آدم‌ها انکارش‌ه!

    پ.ن: چه‌قدر نوشتن با فونت اختصاصی این جعبه‌ی جای‌گاهِ نوشتنِ نظر لذت‌بخش‌ه. آدم می‌خواد همین‌طور بنویسه. (:

    • چه نکتۀ جالبی رو گفتی. آره این هم احتمالاً یکی از علت‌های این موضوعه. اما قضیه اینه که من با افراد زیادی ارتباط داشتم که (مشخصاً) به زبان انگلیسی علاقه داشتن و دوست‌های انگلیسی‌زبان هم داشتن، اما تا متوجه می‌شدن من به زبان عربی علاقه دارم و برای دانشگاه انتخاب کردمش، قیافه‌شون توی هم می‌رفت. معلمی داشتم که زبان‌های انگلیسی و فرانسوی تدریس می‌کرد و با ترکی استانبولی و اسپانیایی هم آشنا بود، اما وقتی فهمید رشتۀ دانشگاهی‌ من ادبیات عربیه از تعجب شاخ درآورد.
      البته که قضیه فقط به اینجا ختم نمی‌شه. عرب‌زبان‌های زیادی توی ایران زندگی می‌کنن که اغلب عراقی‌ان؛ مهاجرهای افغانستانی‌ هم همین‌طور. اما خیلی ندیدم مردم با علاقه بخوان با فرهنگ‌شون آشنا بشن. حتی این قضیه به رفتارمون با اقلیت‌های دینی و مذهبی هم نشت کرده. توی دوران کارشناسی‌ دو تا دوست نسبتاً صمیمی داشتم که یکی‌شون عرب‌زبان و اون‌ یکی سنی بود. هردو می‌گفتن تو زمان مدرسه این تفاوت‌شون رو مخفی می‌کردن؛ از بس رفتارهای نامناسب دیده بودن.

      در پاسخ به پ.ن: این‌جوریاست. 🙂

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت

سایدبار کشویی

دسترسی آسان